۰۲ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۲۵
داشتن
باید چیکار کنم؟ خدایا، تو کجایی؟ این چه مهلکهای بود که ما رو توش انداختی؟ بیا دست منو بگیر. تو کجایی؟
بنی عزیز، تو فکر میکنی من عرضهی هیچکاری رو ندارم؟ فکر میکنی اونقدری کند ذهنم که نمیتونم ارشد بخونم؟ چطور خب؟ شاید این فکرارو نکنی اما با حمایت نکردنت همیشه منو ناامید کردی. خسته شدم از دیدن زنای ضعیف اطرافم. زنایی که کل عمرشون فقط آسیب دیدن و هیچی رو عوض نکردن. من حتی نمیتونم تو اون تصور زندگی کنم چه برسه به واقعیت.
منو باور کن. من هرچی که هستم نمیخوام دست از تلاش بردارم. من به حرفای ناامیدکنندۀ هیچکدومتون گوش نخواهم نکرد.
من همیشه سمت تو بودم ولی تو هیچوقت منو به خاطر خودم دوست نداشتی. داشتی عزیزم؟ داشتی؟
۹۸/۱۲/۰۲